مدرنیته و تحول، چه باید کرد؟ (پیشینه مدرنیته در ایران)
بسم الله الرحمن الرحیم
مدرنیته و تحول، چه باید کرد؟
(پیشینه مدرنیته در ایران)
مقدمه تاریخی (ورود مدرنیته به ایران)
پس از انقلاب صنعتی و پیشرفت های فنی به دست آمده در دنیای غرب، و انتشار اخبار این پیشرفت ها، سایر کشورها نیز مشتاق دستیابی به این تحولات شدند. در مورد تاریخچهﯼ نفوذ دنیای غرب و احساس عقب ماندگی کردنِ حاکمانِ ایران، نقل ها متفاوت است، اما منطقی ترین نظریه، آنرا به زمان شکست های ایران مقابل روسیه و معاعده های ننگین گلستان و ترکمنچای بازﻣﻰگرداند.
صحنه نبردهای ایران و روسیه
در این جنگ ها، که در عهد قاجاریه و در زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار رخ داد، عباس میرزای ولیعهد، والی آذربایجان بود. عباس میرزا پس از شکست در مقابل روسیه و انعقاد عهدنامه های معروف، علت شکست های ایران را ناکارآمدی تجهیزات سپاه ایران، علی الخصوص توانمندی توپ های جنگی دشمن تشخیص داد. از این رو بر آن شد تا با کشوری از کشورهای پیشرفتهﯼ اروپایی متحد شده و فنون نظامی را برای سپاه ایران کسب نماید. او با فرانسه به توافق رسید و اولین گروه دانشجویانِ اعزامی به اروپا روانهﯼ دنیای غرب گردید.
این دانشجویان پس از بازگشت به ایران، به بازگویی خاطرات خود در قالب سفرنامه پرداخته و بیش از پیش، به جمع شیفتگان توسعه یافتگی در دنیای غرب افزوده شد. شاهان قاجار نیز بسیار شیفتهﯼ دنیای غرب شدند، تا آنجا که سفرهای پر خرج و مخارج ناصرالدین شاه قاجار به اروپا، شهره است. کشورهای روسیه و اروپاییان، علی الخصوص انگلیس، با مشاهدهﯼ این از خود باختگی حاکمان ایران در مقابل زرق و برق دنیای غرب، چشمِ طمع به منابع بی پایان ایران دوختند. اوضاع اقتصادی ایران نیز به علت بی کفایتی شاهان قاجار و نفوذ غربی ها علی الخصوص انگلیسی ها در ایران، بسیار آشفته و تاسف بار بود. در این اوضاعِ کشور، روسیه و انگلستان نیز بر سر گرفتن امتیازات از ایران به رقابت با یکدیگر پرداختند. از جمله امتیازاتِ اعطاء شده به روسیه و انگلیس در این دوره، ﻣﻰتوان به این موارد اشاره نمود؛ امتیاز بانک شاهنشاهی، بانک استقراضی، تلگراف هند و اروپا، کشتیرانی در کارون، تأسیس قزاقخانه، شیلات خزر و ... کار به جایی رسید که انگلستان در سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا، با مهیا دیدنِ اوضاع، شرایط را برای عقد قرارداد معروف انحصار تجارت توتون و تنباکو فراهم نموده و موفق به کسب امضای ناصرالدین شاه قاجار شد. متعاقب این قرارداد، روحانیون بیدار و علمای هوشیار آن زمان، به مخالفت با نحوهﯼ عملکرد حاکمانِ قاجار پرداختند. نقطهﯼ اوج این درگیری علما با حکومت را ﻣﻰتوان قضیهﯼ تحریم توتون و تنباکو توسط سید محمدحسن حسینی شیرازی معروف به میرزای شیرازی (رض) دانست.
در بیان اهمیت این عمل میرزای بزرگ همین بس که امام خمینی (ره) در مورد این عالم بزرگوار ﻣﻰفرمایند: ﴿همان نصف سطر میرزای شیرازی رضوان الله تعالی علیه، مملکت ما را از توی حلقوم خارجی ها بیرون کشید. صحیفه نور، ج ۹، ص ۱۱۹﴾
به این ترتیب حرکت میرزای شیرازی را ﻣﻰتوان نقطهﯼ عطفی در مسیر مبارزه با مدرنیته دانست. متعاقب این رویداد، کشورهای استعمار گر غربی، متوجهِ هوشیاری علما، و نفوذ ایشان در قاطبهﯼ ملت ایران شدند. بنابراین، به سرعت شیوه های نفوذ خود در ایران را تغییر دادند. آنها متوجه قدرت تشیع در ایران شده و راهکار نفوذ در ایران را، در مبارزه با تشیع و اعتقادات شیعیان یافتند. از این دورهﯼ تاریخی است که هجمه های غرب علیه اسلام، علی الخصوص تشیع در ایران، بسیار شدیدتر می شود؛ و در دوران شاهان پهلوی به اوج خود ﻣﻰرسد.
در مقابل هجمه ها چه باید کرد؟
بعد از مقدمه تاریخی فوق، مجموعه سوالاتی ذهن انسان را با خود درگیر ﻣﻰکند. آیا با توجه به تغییر شیوه ی نفوذ و هجمهﯼ غرب علیه اسلام، شیوه های مبارزه نیازمند تغییر نمی باشد؟ و یا اینکه اصولا روش های گوناگون مقابله با این تحولات چیست؟ بنابراین میپذیریم که در عصر کنونی، وقوع تغییر و تحول در شئون مختلف زندگی، غیرقابل اجتناب است. اما نکته اینجاست، وظیفه ما در مقابل این تغییرات چیست؟
در مواجهه با تحولات سه روش عمده متصور می باشد:
1- مواجهه رو در رو با تحولات
2- پذیرش بی چون و چرای تحولات
3- مدیریت تحولات
راهکار اول، همانطور که از نامش پیداست، به صورت کاملا خشک و بی انعطاف، خود را در مقابل تغییرات به صورت یک دیوار بلند و بدون راه نفوذ، فرض کرده و امید به مقاومت در برابر تغییرات را دارد. تشبیه این روش همانند درختی است تنومند، که در مقابل باد، محکم و استوار ایستاده، اما احتمال مقاومت او در مقابل طوفان بسیار کم است. این راهبرد، ممکن است در مورد تحولات جزئی و در زمینه های خاص، جوابگو باشد، اما هنگامی که تحول در تمامی شئون اجتماعی، بروز و ظهور پیدا کند، دیگر نمیتوان به این روش امید چندانی داشت!
راهکار دوم، راهکار جامعه ایست که دچار وادادگی در مقابل تحولات است؛ به این معنا که یا امید توان مقابله با این تحولات را ندارد و یا اصولا معتقد به مقابله نبوده و موافق این تغییرات است، که در هر دو صورت نتیجه مشابه خواهد بود.
راهکار سوم، ناظر بر مدیریت تحولات می باشد. به معنای تمثیلی، ساختار این روش همانند درختی است انعطاف پذیر، که در مقابل بادهای شدید منعطف است، و با مدیریت شرایط پیش آمده سعی دارد، تغییرات مطلوب خود را اعمال نماید.
بعد از بیان روش های مختلف مواجهه با مدرنیته، حال پرسش این است، کدام روش مناسب تر است؟ از میان روش های سه گانه فوق، مدیریت تحولات، منطقی ترین راهکار به نظر می رسد. حال سوال دیگری پیش می آید، مدیریت تحولات یک راهبرد بسیار کلی است، روش اجرایی و عملیاتی این راهبرد، به چه صورت است؟
در تشریح چگونگی مدیریت تحولات سه روش عمده وجود دارد:
1- روش آموزشی
2- روش تبلیغی
3- روش پردازش موضوعات جهت ساز
راهبرد اول، معتقد به استفاده از ابزار آموزشی برای مقابله با تحولات نو به نو، می باشد. ضمنا باید توجه داشت، سنخ این تغییرات،تغییر در الگوهای اداره ی جامعه است، بنابراین مادامی که ساختارهای جایگزینی برای تغییرات رخ داده، تولید نشده باشد، می پرسیم که قرار است چه چیزی آموزش داده شود؟ آموزش هنگامی معقول به نظر می رسد که ساختارها و برنامه های جایگزینی، به صورت همه جانبه تهیه شده باشد، اما در شرایط فعلی، بدون جایگزین های مناسب، و حتی بدون اساتید مجرب و مسلط به این الگوهای جایگزین، نمی توان توقع مقابله با این تغییرات را داشت.
راهبرد دوم، معتقد است می توان و باید، از شیوه های تبلیغی برای مقابله با تحولات استفاده کرد. این روش به طریق اولی نامناست است، زیرا اصولا، تبلیغ هنگامی معنا پیدا میکند که محصولی تولید شده باشد، اما در شرایطی که ساختارهای جایگزین مناسبی برای این تغییرات آماده نشده است، می پرسیم تبلیغ چه چیزی؟ همانطور که بیان شد، اگر به ماهیت تحولات رخ داده توجه شود، متوجه خواهیم شد، که ماهیت این تحولات، عبارت است از تحول در ساختارهای اداره جامعه، و یا به عبارت دیگر نظام حاکم بر اجتماع انسانی. بنابراین تحولات را به صورت سطحی در نظر گرفتن، باعث انحراف در روش مقابله خواهد شد. اگر تهاجم غرب، به عنوان مثال در حد تغییر در نحوه پوشش جوانان در نظر گرفته شود، بسیار ساده انگارانه به موضوع توجه شده است. اما اگر این هجمه را سطح ساختارهای اداره جامعه دیده باشیم قطعا اذعان خواهیم کرد، که تنها با ابزارهای تبلیغی، کار چندانی از ما بر نمی آید.
راهبرد سوم، روشی نوین در مدیریت تحولات به شمار می آید. همانطور که از نام این روش نیز پیداست، تکیه اصلی را بر موضوعات جهت ساز قرار داده است؛ پرسیده می شود ویژگی ها و تعریف این موضوعات چیست؟
موضوعات جهت ساز دارای سه ویژگی میباشند:
1- غیر قابل انکار و مبتنی بر نظام نیازهای محیط هدف
2- دارای مشارکت پذیری بالا
3- قابل ترجمه به الگوی جایگزین مورد نظر
ویژگی اول موضوعات جهت ساز، عبارت است از غیرقابل انکار بودن موضوع، به عبارت دیگر، موضوعات جهت ساز بر اساس اعتقادات و مبانی فکری عموم جامعه، پذیرفته شده و غیر قابل انکار می باشد. برای روشن تر شدن موضوع مثالی ذکر میکنیم؛ موضوع جهت ساز پیشگیری از جرم، اگر شما به عموم جامعه موضوع پیشگیری از جرم را عرضه نمایید، با تایید اکثریت جامعه مبنی بر لزوم انجام آن مواجه خواهید شد. در عین حال، این موضوع جهت ساز، برای نهاد قوه قضائیه، علاوه بر غیرقابل انکار بودن، مبتنی بر نظام نیازهایش نیز می باشد، به این معنا که به علت نیاز داشتن به این موضوع، مشتاق به همکاری در این زمینه خواهد بود.
ویژگی دوم موضوعات جهت ساز، مشارکت پذیر بودن این موضوعات است، به عبارت ساده تر، هنگامی که موضوعی برای گروهی از افراد غیرقابل انکار و منطبق بر نیازهایشان باشد، می توان از آنها توقع مشارکت داشت. به عنوان مثال در مورد موضوع پیشگیری از جرم، مشارکت قوه قضائیه در این موضوع، به منظور کاهش پرونده های قضایی قطعی خواهد بود.
ویژگی سوم این موضوعات، عبارت است از قابل ترجمه بودن این موضوع به الگوی جایگزین. همانطور که پیشتر بیان شد، نکته اصلی در مدیریت تحولات عبارت است از، آماده سازی ساختارهای جایگزین، برای ساختارهای متحول شده! اما مهمتر از آماده سازی این ساختارها، آگاه سازی عمومی نسبت به آسیب های ایجاد شده بر اثر ساختارهای متوحل شده می باشد؛ و در نهایت باید ارتباطی منطقی میان آسیب شناسی ساختارهای متحول شده و ساختارهای جایگزین ایجاد نمود.
موضوع جهت ساز، ناظر بر آسیب شناسی ساختارهای متحول شده است، به عنوان مثال، موضوع جهت ساز پیشگیری از جرم، منتقد الگوهایی در اداره ی جامعه می باشد، که موجب افزایش ارتکاب به جرم شده است، و در مرحله بعد، این آسیب شناسی غیرقابل انکار را، با ارتباطی منطقی، به الگوهای اداره جامعه مطلوبی که در آن ارتکاب به جرم کاهش خواهد یافت، مرتبط می سازد.
خلاصه مطالب:
همانطور که بیان شد، تحولات اجتماعی غیرقابل اجتناب می باشد. اما نکته مهم، نحوه مواجهه با این تحولات است. راه حل منطقی در مواجهه با تحولات، مدیریت آنها می باشد؛ و راهکار عملیاتی در مدیریت تحولات نیز، پردازش موضوعات جهت ساز است.
نقشه راه الگوی پیشرفت اسلامی، مجموعه ای از 81 موضوع جهت ساز:
اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی، متشکل است از 81 موضوع جهت ساز، که دارای ویژگی های فوق بوده و در صورت پردازش این موضوعات، جامعه از 81 جهت، به سمت الگوی پیشرفت اسلامی هدایت خواهد شد.
برای دریافت نقشه راه، با کیفیت اصلی اینجا کلیک نمایید.
برای کسب آشنایی بیشتر با این نقشه راه و موضوعات جهت ساز به اینجا مراجعه نمایید.